در مفهوم واریس یا همان دوالی
اگر در ساق، رگها بهم پيچيده و بسيار كلفت شده باشند و به رنگ سبز آشكار گردند به آن دوالى (واريس) گويند و بيشتر در كسانى يافت مىشود كه پاهاى ايشان خسته مىشود و در خوردن خوراكىهاى تلخآبزا زياده روى مىنمايند. درمان را با خون گرفتن از رگ باسليق و روانكننده ها تلخآب كه در بخش ماليخوليا ياد كرديم آغاز كنيد و درمان را پيوسته و هميشه انجام دهيد و از خوراكىهاى بيمارى ماليخوليازا پرهيز نماييد. اگر اينچنين برنامه او را مدتى انجام داديد، پس از آن از رگهاى كلفتتر و پهنتر شده خون بگيريد تا تن ايشان تهىسازى شود و برنامه بيمار را با روانكننده هاى تلخآبى دنبال نماييد و از رگ باسليق او خون بگيريد، و از هرچه خوراك تلخآبزا است وى را بپرهيزانيد و پيوسته ساق پا را با نوار به بنديد.
داء الفيل(بيمارى فيلى شدن پا):
اگر اين بيمارى استوار شود ديگر بهبود نخواهد يافت. ولى اگر در آغاز بيمارى در راستاى درمان درست و شايستهى آن پيگيرى شود، بهبود مىيابد و بيمارى مىايستد و افزايش نمىيابد. اگر ديديد پاى بيمار از پهنا افزايش يافت و رنگ آن تيره شد و واريس آشكار گشت بيمار را وادار به بالا آوردن بنماييد و از راه رفتن و برخاستن جلوگيرى كنيد و در سوارى او بايد پا را آويزان كند و پس از بالا آوردن به او حب سورنجان بزرگ بدهيد. سپس در پى روان كردن شكم او و دوباره وادار به بالا آوردن اقدام كنيد.
اين كار را چندين بار انجام دهيد و او را از خوردن خوراكىهاى سنگين كه تلخ آبزا هستند بازداريد و پاهاى او را از پاشنه به بالا ببنديد. آغاز بستن از پاشنه تا به زانو باشد و پيش از بستن پاى او را با صبر، مر، اقاقيا، افشره ى لحيه التيس، زاگ بلور و سركه ى تند و تيز پانسمان كنيد. از رگ باسليق دست ديگر او خون بگيريد و نگذاريد بر پا خيزد مگر آن كه پايش بسته باشد و پيوسته با بسته بودن پا راه رود و پيوسته بالا آوردن او را دنبال كند. اگر بيمار تازه بالا آورده باشد و يا براى او آن يك عادت و يا آسان شده باشد وى را با تخم كرفس يا تخم كلم و سورج (سورنجان) يا شيح يا خاكستر كلم و ترمس و بورهى ارمنى و شيلم و پشكل بز و آرد شنبليد پانسمان كنيد و آب خاكستر درخت بلوط را باندازه يك تا دو دز روى آن بماليد كه بخش بسيارى از آن را آب مىكند و يا خشك مىنمايد.
[1] . داء الفيل:Elephantiasis ، پاغره، ن. ك نمايه بيماريها
براى درمان واريس ضمن پوشيدن جوراب مخصوص واريس (بهطور مرتب) و پرهيز از خوردن كلم و گوشت گاو و همچنين پرهيز از كارهاى سرپايى و بالا رفتن از پله و كوهنوردى، بايد از خوراكىهايى مانند:
آبليمو، عدس و پياز بسيار استفاده كنيد.
بهتر است هر صبح ناشتا هم يك حبه سير را بجويد و بخوريد و بعد از آن صبحانه ميل كنيد.
* هربار 60 گرم گل بنفشه فرنگى را در يك ليتر آب بجوشانيد و آب صافكرده ى آن را به مرور بنوشيد.
* هر روز آب 10 تا 15 عدد ليمو را بگيريد و بنوشيد و مقدارى از آن را هم روى پا مالش دهيد.
افرادى همچون سربازان و باربران بر اثر راه رفتن بسيار، بر روى ساق پاهايشان رگهاى كلفت و پيچ و خمدارى ظاهر مىشود كه به آن واريس گويند. براى درمان، فصد بازيليك و آنگاه فصد عروق متسع (بازشده) و ماليدن آنها (براى تخليه خون) مفيد است. پس از فصد بازيليك، مصرف پخته «افتيمون»[1] و سپس بستن پا با پارچهاى از ابتداى قوزك تا زانو ضرورى است و اگر بر روى آن ختمى و سفيده تخممرغ و اقاقيا ماليده و بسته شود، بهتر خواهد بود. براى داء الفيل در ابتداى بيمارى، فصد بازيليك، ايجاد استفراغ و نيز كم راه رفتن و ايستادن، سودمند خواهد بود. طرز بستن آن نيز بدين طريق است كه ابتدا باند را در پشت پا بسته و تا بالاى زانو ادامه مىدهند. اگر استفراغ ايجاد شد و بدن پاك گرديد، خاكستر كلم و پوره نان و آرد «شيلم»[2] و يا آب خاكستر ساقه هاى مو و يا چوب انجير بر روى آن ماليده و ببندند و پس از يك تا دو روز آن را باز كرده و معالجات پيش را تكرار كنند. مبتلايان به اين دو بيمارى بايد از ايستادن، زياد راه رفتن، آويزان كردن پاها به هنگام نشستن و همچنين از غذاهاى سنگينِ سودادار پرهيز كنند
[1] .Cuscuta Epithymum .
[2] . شيلم يا شلمك، گياهى است از تيره گندميان.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.