شناخت گیاه راسن
اسامی گیاه راسن
عربى: سوسن جبل، زنجبيل شامى، قلموج، نبات الملائكه.
يونانى: قلوموس.
سريانى: ريه.
فارسى: نانران، راسن.
اهل مغرب: جناح.
اندلس: كلموخ.
سانسكريت: ناگلى، سرسا، راسنا، سرب گندها و غيره.
هندى: راسن، راسنا، باى سرنى.
لاتينى:vanda rox burghii
plochia lanceolatamimosa oxtrandraophixyl oncymbidium tessaloids
بيخ راسن بوى خوب دارد، در ذائقه تند و تلخ است.
انگليسى:elecampane .inul
فرانسه:
aromate germanique, enule campagne, grande aunee
آلمانى:alant aster ,helenakraut ,alant
ايتاليايى:
erba de dolori, antiveleno, elona, enula campana, elenio
فارسى: زنجبيل شامى.
عربى: زنجبيل شامى، جناح رومى، راسن.
گياهى است علفى پايا، زيبا و به ارتفاع 75/ 1 تا 2 متر كه غالبا در چمنزارها و نواحى مرطوب به حالت خودرو مى رويد.
قسمت مورد استفاده اين گياه فقط ريشه آن است كه پس از خارج كردن گياه 2 يا 3 ساله از زمين، آن را همراه با ريزوم كوتاه و گوشتدارش به قطعاتى تقسيم نموده در گرماى خورشيد خشك مى كنند.
تركيبات شيميايى گیاه راسن:
ريشه گیاه راسن داراى 40 درصد اينولين است كه مقدار آن در پائيز به حداكثر مى رسد از تقطير ريشه اين گياه مقدار كمى اسانس مخلوط با توده چسبنده اى مركب از آلانتولاكتونalantolactone ايزوآلانتولاكتون و آلانتولalantol حاصل مى شود
ماده اى بنام هلنينhelenine به مقدار 1 تا 2 درصد كه به غلط هتروزيدى تصور مى شد در واقع از ايزوآلانتولاكتون مركب مى باشد.
از نظر تركيبات شيميايى گیاه راسن داراى اسانس و يك ماده عامل تلخ و بنزوئيك اسيد مى باشد در ريشه آن مواد اينولين، پزودواينولين و اينولنين وجود دارد.
در گزارش ريشه راسن آمده است كه در آن يك ماده رزينى گس نرم و قهوه اى رنگ، يك اسانس ماده اى به نام هلنين يا كافور راسن و در آخر اينولين وجود دارد.
ماده اينولين در حدود 40 درصد ريشه را تشكيل مى دهد.
اينولين يكى از هيدراتهاى كربن است شبيه به نشاسته و به شكل گرد سفيد با وزن مخصوص 35/ 1 كه در آب جوش حل مى شود و به طور طبيعى از ساقه زيرزمينى راسن، كوكب، غده سيب زمينى ترشى و … به دست مى آيد.

خواص درمانى گیاه راسن :
ريشه گیاه راسن داراى اثر مقوى، نيرودهنده نسج مخاطها، مدر، معرق، اشتهاآور، ضد باكترى و ضد عفونى كننده است.
اثر ضد عفونى كنندگى آن نيز مربوط به آلانتول يا هلنين است.
بررسيهاىde korab طبق اظهارdr .h .leclerc نشان داد:
كه فراورده هاى اين گياه از تكثير و رشد باسيل كخ جلوگيرى به عمل مى آورد ضمنا به علت خشكاندن ترشحات ريه موجبات رفع سرفه را فراهم مى آورد.
دانشمندانى نظيرparisot ,hammoniac ,delens ,vilet اثر درمانى آن را در رفع ترشحات زنانگى مخصوصا ناشى از لنفاتيسم و ورم رحم به اثبات رساندند.
مصرف فراورده هاى ريشه اين گياه در موارد قطع حالت قاعدگى زنان جوان توصيه گرديده، در تنظيم اين حالت در دخترهاى جوان مؤثر ذكر شده است.
ريشه اين گياه در رفع بيماريهاى پوستى مانند: سودا، التهاب و ورم پوست بروز دانه هاى جلدى و همچنين در معالجه خنازير، مؤثر تشخيص داده شده است
ضمنا به علت آنكه در عين حال مدر مقوى و ضد باكترى است در رفع نقرس نيز مىتواند مفيد باشد.
ريشه اين گياه خاصيت ضد كرمى نيز به مقدار 1 تا 5 گرم در اطفال دارد.
گياه راسن در اروپا شمال آسيا و جنوب غربى چين بطور خودرو مى رويد و در ژاپن كاشته مىشود.
در چين و ژاپن ريشه آن را به عنوان قابض، مقوى معده، نرم كننده سينه و مقوّى عمومى براى بيماران سل به كار مى برند.
ريشه راسن از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى ايران خيلى گرم و خشك است
خوردن آن فرح بخش است و داراى نيروى ترياقيه و مبارزه با آثار مسموميت مىباشد.
مقوى قلب، دهانه معده، هاضمه، نيروى جنسى و مثانه است.
ماليخوليا و احساس وحشت و ترس را دفع مىكند
و انسداد مجارى كبد و طحال را از بين مىبرد و گاز و نفخ را تحليل مىبرد.
مسكن دردهاى سر و كبد و درد مفاصل و روماتيسم و سياتيك و درد پشت مىباشد.
سقراط راسن را براى تحريك فعاليت مغز، كليه، معده و رحم تجويز مىكرده است
تحقيقات دانشمندان اروپايى نشان مى دهد در راسن ماده اى وجود دارد به نام آلانتوان كه شديدا براى اخراج انگلها و كرمهاى روده اى مؤثر است
همچنين معتقدند اين گياه براى كشتن تعدادى از باكترىها و قارچهاى بيمارىزا در روده ها مفيد مىباشد.
صور دارويى گیاه راسن :
در استعمال خارج
جوشانده 10 تا 50 در هزار ريشه در رفع بيماريهاى پوستى اثر مى نمايد به طورى كه كمپرس گرم آن سبب تسكين خارش در سودا مى شود.
دمكرده 15 تا 40 در هزار ريشه به مقدار 3 فنجان در روز قبل از هر غذا جوشانده 10 تا 30 در هزار به علت تلخ بودن كمتر به كار مى رود.
از گرد ريشه اين گياه به نسبت 20 گرم با 10 گرم پيه خوك نوعى پماد تهيه مىشود.
محل رويش:
آذربايجان: افشار، اطراف اروميه، كوههاى سبلان، بانه، جنوب غربى سقز، همدان، حيدره، اراك: گردو، لرستان: اشتران كوه، درود.
گياه راسن به نامinula helenium در نسخه اى در ج 1، ص 323، گياهان دارويى، دكتر على زرگرى وارد شده است.
سوسن كوهى، زنجبيل شامى، غرسا) فر.helenium ).y (،aunee ).
زنجبيل شامى گياهى استinula helenium ).y (زيبا از تيره مركبان كه ارتفاعش بين 75/ 1 تا 2 متر مى رسد و غالبا در چمنزارها و نواحى مرطوب بحالت خودرو مى رويد.
گیاه راسن را گويند لغتى هندى است و آن را سوسن جبلى و زنجبيل شامى نيز گويند
و به عربى قلموج و به يونانى نيسون و قلوموس و به سريانى ريه و به مغربى جناح و به فارسى نانران و به هندى عامه راسين گويند
و آن بيخى است چوبى، خوشبو، تند، تلخ، ياقوتى رنگ مائل به سبزى است. گويند آن باغى و كوهى است و منظور از آن باغى مىباشد
شيخ آن را سوسن كوهى دانسته است.
در طب قسمت مورد استفاده آن بيخش مى باشد و در تابستان آن را جمع آورى كرده و خشك مىكنند
و ديسقوريدوس گفته است: كه قوتش تا دو سال باقى مىماند .
راسن در سوم گرم و خشك است و شيخ آن را در دوم گرم و خشك دانسته است و در رطوبت مناسب است.
جالينوس گفته: آن نافع جميع دردهاى ناشى از سردى و سستى اعضاى بدن مىباشد.
برگ راسن سرد و خشك است و اگر بر موضع ضرب ديده با آرد جو ضماد سازند تسكين درد و تحليل ورم آن مىنمايد و آن موى را بروياند و سياه گرداند
و ضمادش نافع سستى مفاصل و مقوى آن مىباشد
و چون عصاره برگ را با آب پخته اش در گوش چركدار بچكانند منفعت بخشد
و مضمضه با آب آن مقوى لثه و دندان و نشستن در آب پخته اش نافع خروج مقعد و رحم و سيلان خون مىباشد
پخته برگ همانند پخته ريشه در منافع يكى است و آشاميدن آن نافع ماليخوليا به اخراج خلط متعفن و نافع توحش عارض از ضعف دهانه معده و دافع غم و اندوه و مفرح قلب است
ليسيدن يك درم آن با عسل جهت سرفه كهنه و تنگى نفس نافع و تنقيه سينه از بلغم و رطوبت مىكند
و به قول رازى آن هاضم غذا و دافع باد و آروغ آور مىباشد
و پرورده آن در سركه از گرميش كم مى كند.
خوراك راسن
نافع سلس البول و تقطير البول و شب شاشى است اگر در روغن پخته و بر آلت بمالند هيجان باه نمايد.
آن نيز نافع عرق النساء و درد مفاصل است،
مقدار خوراكش
تا يك و نيم مثقال و مضر گرم مزاجان و استعمال زيادش مفسد خون و محرق منى و مانع شهوت جماع است
و دافع ضرر آن سركه و نيز انار ترش مىباشد. بدلش به وزن آن ايرسا يا قسط شيرين است.
گیاه راسن، روميان آن را ترب شناسند و گويند كه گندناى رومى است درد تهيگاه را نيك بود، سدد را بگشايد و خلطهاى غليظ از سينه بيرون مىكند.

گیاه راسن
زنجبيل شامى از آغاز بهار تا پائيز مى رويد و در طبيعت مىتوان آن را در گودالها و جنگلهاى مرطوب پيدا كرد.
راسن يكى از گياهانى است كه از قديم به عنوان گياه شفابخش در ايران، آتن، روم و نقاط ديگر جهان مورد استعمال بوده
و براى درمان بيماريهايى نظير برونشيت، سرفه، سياه سرفه، ذات الريه و بيماريهاى قلب به كار رفته است
در آلمان از آن شربتى تهيه مى شود كه برخى معتقدند براى درمان طاعون مفيد است.
راسن معرق بوده و موجب دفع مواد عفونى مى گردد و خون را تصفيه مىكند.
اين گياه محرك اشتها و مقوى معده و مانع تهوع است.
به اندازه نيم مشت ريشه نرم گياه را در يك ليتر آب دمكرده هر روز دو تا سه فنجان ميل شود.
راسن يا زنجبيل شامى:elecampane
گياهى است زيبا و پايا به ارتفاع تا دو متر، در ريزوم غدهاى بزرگ، ساقه آن ستبر است كه در بخش بالايى منشعب مىشود و كركدار است.
برگهاى قاعده اين گياه كه درازاى آن به بيش از 50 سانتىمتر مى رسد. بيضوى است و رأس تيزى دارد،
در سطح فوقانى تارهاى كمى دارد و در سطح زيرين تارهاى ريز فراوانى ديده مىشود.
حاشيه برگها دندانه هاى ريزى دارد، برگهاى فوقانى ساقه نيز همين شكل را دارند منتها كوچكترند.
كاپيتول بزرگ آن تا 7 سانتىمتر هم مىرسد،
گلهاى زبانه اى در يك رديف اند و زبانه باريك و زردى دارند، گلهاى لوله اى فراوانند و زمان گل دادن خرداد تا شهريور است.
قسمت مورد استفاده، ريشه و ريزوم خشك شده آن است.
زيستگاه و كشت:
بومى ايتاليا و كشورهاى بالكان است. اين گياه در آذربايجان، كردستان، اراك و لرستان مىرويد.
اين گياه در چمنزارهاى مرطوب و نقاط باتلاقى شمال آسيا در خاور ميانه، اروپا و ايران به طور خودرو مىرويد.
در ايران در مناطق شمالى غرب و مناطق مركزى مانند اراك ديده شده است.
مقدار مصرف:
مهمترين خاصيت راسن جلوگيرى و مبارزه با كرمها و انگلهاى روده اى است.
عنوان داروى دفع انگل و همچنين براى كاهش فشار خون مىتوان از جوشانده و يا از تنطور آن استفاده نمود.
براى تهيه جوشانده :
1- 2 قاشق مرباخورى از گرد خشك ريشه گياه را در 3 پيمانه 600 گرم آب مدت 30 دقيقه بجوشانيد،
طعم آن قدرى تلخ است و هر بار 1- 2 قاشق سوپ خورى بزرگ مخلوط با كمى عسل ميل شود به طورى كه روى هم 2 پيمانه 400 گرم در روز خورده شود.
مصرف گیاه راسن :
بيشتر به شكل تنطور مصرف مى شود، 20- 30 قطره را 3- 4 بار در روز با كمى آب مى خورند.
بندرت به شكل تيزان 1- 2 قاشق مرباخورى از گرد نرم ريشه را با 5/ 0 ليتر آب بجوشانيد و بگذاريد بماند يا به شكل گرد يك نوك چاقو مصرف نماييد.
معمولًا براى درمان بى اشتهايى، اختلالات معدى و برونشيت مداوم مصرف مىشود.
مزاج :
گیاه راسن گرم است و لطيف، اندر درجه دوم. روميان آن را ترب مى شناسند و مىگويند كه گندناى رومى است.
ادامه ی خواص درمانی :
اندامهاى سرد را گرم و درد تهيگاه را نيك بود و درد بندگشايها را كه از رطوبت باشد و معده هاى تر را نيك بود و سدد بگشايد
و بسيار خوردن از آن خون را به فساد آرد و منى كم مى كند و چون روغن بپزند و بر عرق النساء نهند سود مىكند
و وجع المفاصل را كه از سردى باشد ببرد و خلطهاى غليظ از سينه بيرون افكند و اندر اين كار تاثيرى نيك بكند.
راسن بر وزن دامن نام درخت بيلگوش است و آن دارويى باشد نافع جميع آبله ها و دردها،
خصوصا دردهايى كه از رطوبت و سردى بود و گزندگى جانوران را سود دارد و آن را قسط شامى و زنجبيل شامى نيز مىگويند و غرسا همان است.
بيخ آن را اصل الراسن و تخم آن را حب الراسن مى خوانند
و بعضى مىگويند نباتى است كه بوى آن به بوى سير مى ماند و بعضى ديگر مىگويند علفى است كه آن را تركان قيچى گويند و با ماست مى خورند.
به لغت رومى راسن را قيعالا مىگويند و به سريانى رسنا گويند و بيخ راسن بزرگ مىباشد.
و رنگ آن سياه مىباشد و بوى آن خوش بود و تيز و هر يك از بيخ آن، شاخه ها زده است در زمين و به تازى عكرس مى گويند و عكرس نوعى است از شوره كه به نبات ثيل مىماند.
راسن گرم و خشك است در درجه دوم، طبيعت را بر دفع اخلاط غليظ كه بر نواحى سينه و قصبات شش بوده معونت مىكند
و بيمارى عرق النساء را مفيد مىباشد و درد پيوندها را كه از رطوبت بوده سود دارد و هر نوع علت كهنه كه از سردى باشد دفع مىكند.
به لغت رومى راسن را قيعالا مىگويند و به سريانى ريسنا گويند و بيخ راسن بزرگ مىباشد و رنگ آن سياه باشد و بوى آن خوش بود و تيز و هر يك از بيخ آن، شاخه ها زده
است در زمين، به لغت سنجزى آن را نيو مىگويند و جالينوس مىگويد: آن را هيلانيون مىنامند و محمد زكريا الانيون مىگويد.
و قراطس مىگويد: نوعى از نبات باشد در زمين مصر و شاخههاى اين نوع به اندازه يك گز بوده و نبات آن بر روى زمين گسترده مىباشد.
منابع
[1] – معارف گياهى، ج 6، ص 31- 32- 33- 34- 37- 37.
[2] – گياهان دارويى، دكتر فلوك، ص 156.
[3] – الابنيه عن حقائق الادويه، ص 164.
[4] – برهان قاطع، ص 578.
[5] – فرهنگ داروها و واژههاى دشوار.
[6] – صيدنه، ج 2، ص 863.
[7] – صيدنه، ج 1، ص 315.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.