حنظل
به فارسى: هندوانه ابوجهل در كتب طب سنتى به نامهاى حنظل و مرارة الصحارى,ندوانه تلخ و خربزه تلخ و خربزه روباه
به فرانسوى:coloquinte
عربى: علقم، كسب
به يونانى و سريانى: قولوانيس و قولوقيس
و به شيرازى :گوشت و به كرمانى خرزهره
به هندى: اندر اين و مهاكال
به اردو: ايندرانين و توما
و اسم طبى حنظل راcitrullus colocynthis نوشته اند
حنظل گياهى است علفى، خزنده، معمولا پايا از خانوادهCucurbitaceae ، ساقه متعدد، بسيار منشعب، گسترده بر روى زمين يا بالارونده بوسيله پيچكهاى ساده يا دو شاخه كه در كنار برگها قرار دارند.
برگها متناوب پوشيده از تار، تخم مرغى، مثلثى شكل با 5- 3 لوب عميق يا چند بخشى شانه اى، دندانه دار، زبر، كركدار و داراى دمبرگ زبر،
گل بزرگ زردرنگ نر و ماده جدا روى پايه زرد و نارنجى رنگ، مقدار پرچمها 5 عدد كه دوبه دو به يكديگر چسبيده و يكى آزاد مىباشد.
ميوه تقريبا كروى؛ صاف، سبز داراى لكه هاى زرد و ميوه رسيده زردرنگ پر از بافت اسفنجى سفيدرنگ و
تلخ مزه داراى دانه هاى متعدد، سفيد يا قهوه اى، بيضی ىشكل تا تلخ به خصوص نارس آن.
گياه بومى آسيا و افريقا مىباشد در ژاپن، سوريه، نوبيا، مصر، تركيه، مديترانه، هند رويش دارد و در اسپانيا كشت مىشود.
رويش آن در ايران، فارس، كازرون، نصرتآباد كرمان، حاجى آباد، بندرعباس، جزاير خليج فارس، بلوچستان، چاه بهار، يزد و كوير لوت مىباشد.
شيخ مىفرمايد: حنظل يا شرنگ يا هندوانه ابوجهل بر دو نوع است نرو ماده .
شرنگ نر اليافى است و شرنگ ماده سفيد رنگ و نرم است،
سفيد بسيار سفيد و نرم زياد خوب است سياهش بد است و سختش بد،
هنگامى بايد شرنگ را به منظور دارويى از بوته چيد كه رنگ سبزش به زردى مى زند چون اگر تمام سبز باشد يا بكلى زرد شود از تاثيرش مى كاهد و كارى از آن بر نمى آيد
مىگويند نبايد پوست و تخم شرنگ را بكار ببرند و گويند اگر بوته اى تنها شرنگى داشته باشد نبايد آن را به كار گرفت زيرا در اين صورت سم قاتل است.
تركيبات شيميائى:
ميوه محتوى يك گلوكزيد تلخ به نام كولوسنتينColocyntin ، كولوسنتتينColocynthetin ، آلفاالاترينElaterin – ياC 23 H 44 O 8 cucurbitacine ،
هنترياكونتانC 13 H 46 Henteriacontane يك فيتوسترول گلوكزيد به نامCitrollol ،
روغنى به نام سيتبيتول، الاترينElatericin B ,Elatrine ، سيترولينCitrullin ، هيدروالاترى سين بHydroelatericin B ، پكتين، صمغ، ساپونين.
دانه داراى 14 درصد روغن، آلبومين، خاكستر و ريشه داراى آلفاالاترين، هنترياكونتان و چند ساپونين مىباشد
مزاج:
گرم در درجه 4 و خشك در درجه 2 است.
مقدار خوراك: از 1 تا 2 گرم است.
مصلحش: كتيرا و روغن بادام.
خواص:
- محلل و مسقط حمل، بلغم سوداوى را با اسهال دفع مى كند اخلاط فاسد را جذب مى كند و امراض بارده مثل:
رعشه و فلج، عرق النسا، استسقاء را مفيد است اين را هيچ وقت تنها استعمال نمى كنند، بلكه با مصلحش مخلوط نموده بعد خورده مىشود
- هر روز يك يا دو گرم از شهم يا گوشت خشك داخل ميوه را در كپسولهاى خالى ريخته و بخوريد.
- مدرّ است و مسهل بسيار قوى بلغم و جاذب اخلاط بلغمى از اعماق بدن و عامل اخراج آنها مىباشد بنابراين براى استسقاهاى سخت مصرف مىشود
- براى بيماريهاى سرد مانند سردرد و درد شقيقه و فلج و لقوه و صرع و فراموشى مفيد است
- آنتى بيوتيك مقتدرى بر ضد برخى ميكروبها مىباشد
- براى بيماريهاى معده و روده و كبد و كليه و مثانه و رحم و درد مفاصل مفيد مىباشد، قاعده آور است.
- هفت گرم از شهم آن را با سه برابر رازيانه مخلوط بجوشانيد و آب آن را بخوريد براى معالجه ماليخوليا و داءالحيه (نوعى ريزش موى بدن) و جزام مؤثر است.
- به طور موضعى روغن آن در درد گوش و صدا كردن آن، گرفتگى بينى، به هنگام كشيدن دندان براى جلوگيرى از درد نتيجه خوبى دارد.
- حنظل اثر آنتى بيوتيكى بر روى اشريشياكولى، استافيلوكوكوس اورهئوس و سالمونلا دارد.
براى تهيه روغن:2 قسمت از آب ميوه تازه را با يك قسمت روغن كنجد يا روغن زيتون مخلوط نموده با حرارت ملايم آب آن را تبخير مى نمايند.- اگر ميوه تازه در دسترس نباشد مىتوان به نسبت 1 و 4 از شحم حنظل و روغن استفاده كرد بدين ترتيب كه ابتدا گوشت ميوه را در آب مى جوشانند سپس با روغن مخلوط نموده و با حرارت ملايم آب آن را تبخير مىكنند.
تذكر:
- حنظل نيمه سمّى است و در مصرف آن دقت كنيد، مصرف آن حتما بايد با نظر پزشك يا متخصص تجربى انجام گيرد.
- اشخاص گرم مزاج بايد از خوردن آن پرهيز كنند
- مخصوصا در فصل گرما، زيرا براى آنها مضر است و موجب دل پيچه مىشود و عمل نمىكند
- ناراحتىهايى همچون آشفتگى، سردرد، سرگيجه و ناراحتى معده و مقعده بوجود مىآورد.
- حنظل نبايد به تنهايى خورده شود بلكه بايد با صمغ عربى يا كتيرا يا نشاسته كوبيده مصرف شود
- ناسازگارى: با قليائيات و املاح آهن ناسازگارى دارد.
منع مصرف: ورم معده، زمان باردارى
منابع :
*****************************************
سلطانى، ابو القاسم، دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى)،ج2
نورانى، مصطفى، دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى (نورانى) ,ج2
حاجى شريف، احمد، اسرار گياهان دارويى، 1جلد
خسروى، سيد مهدى، گياهان دارويى و نحوه كاربرد آنها براى بيماريهاى مختلف در طب سنتى
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.